جدول جو
جدول جو

معنی تلخ کردار - جستجوی لغت در جدول جو

تلخ کردار
(تَ کِ)
سخت رو و درشت و تند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ لَ کِ)
همچون ملخ. مانند ملخ:
ملخ کردار خون آلودم از باران اشک آری
ملخ سر بر سر زانوست خون آلود بارانی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ خوَرْ / خُرْ دَ)
ناخوش و بی مزه کردن. (از بهار عجم) (از آنندراج) :
توبه را تلخ میکند در حلق
یار شیرین دهان شورانگیز.
سعدی.
تلخ کردی زندگی بر آشنایان سخن
اینقدر صائب تلاش معنی بیگانه چیست.
صائب.
صورت دنیا زخواب عافیت بیدار شد
عیش را از ناله تا کی تلخ بر دنیا کنم.
کلیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لا کردار
تصویر لا کردار
بی کردار دشنامی است
فرهنگ لغت هوشیار